چهارچوب اصلی این الگو پرورش و سپس آموزش کودکان بر أساس بازیهای مشارکت محور می باشد
درگیر شدن (Engaging)
که در حقیقت ایجاد هیجان و انگیزش در کودک می باشد.
کاوش (Exploration)
که بر اساس مشاهده و بررسی کردن است .
توصیف (Explanation)
کودک بر اساس مشاهدات خودش ودررابطه با اطلاعاتی که بدست آورده ، به گفتگو می پردازد
شرح و بسط (Elaboration)
کودک توانایی شرح و بسط را بدست آورده و از این طریق می تواند آموخته ها و یادگیری های قبلی خویش گسترش و تعمیم دهد .
ارزشیابی (Evaluation)
سپس بررسی آنچه که آموزش دیده است.
استفاده از الگوها ، مسیر مشخصی را برای استفاده از تکنیک آموزشی روز دنیا را برایمان فراهم می سازد تا بتوانیم در جهت رشد همه جانبه و رشد مهارتها برای کودکانمان اثر گذار باشیم .و اما خلاقیت یکی دیگر از ارکان مهم مجموعه می باشد . چرا که خلاقیت در کودک یک فرایند برای رسیدن به
- بهتر انجام دادن فعالیت ها
- توانایی ارائه راه حل جدید
- حل مسئله
- به کارگیری توانایهای ذهنی
- ایجاد تفکر و مفهوم جدید
می باشد و بدین ترتیب فضایی را آماده می کنیم تا کودکانمان بتوانند گنجایش ذهنی و فکری مناسبی داشته باشند
علاقمند کردن کودک به مسائل علمی / هنری / فرهنگی و اجتماعی/علاقمند کردن به مسائل انتزاعی /عمیق اندیشیدن / سخت کوشی / اعتماد به نفس قوی از محصولات این الگو می باشد . در آخر اینکه روش های یادگیری کودکان به اندازه تعداد رنگ های رنگین کمان متفاوت هستند .افراد مختلف ، شخصیت های متفاوت نیازها و ذائقه های متفاوت دارند .و ما نیز باید از این تفاوت ها آگاهی داشته باشیم و برای این تفاوت ها احترام قائل باشیم . یکی از روش ها مناسب تفاوت قائل شدن استفاده از هوش های چندگانه گاردنر می باشد که الفبا از این تکنیک برای کودکانش استفاده می کند .